نسلی در آینده بر نظام پرمشکل طبیعت چیره می شود. ماشین های بزرگ و کارخانه های بسیار عظیم، مواد مورد نیاز ساکنین را تأمین می کنند. نهاد خانواده ناپدید می شود و جامعه که اکنون به پایه ای ترین سطوح خود تنزل یافته، مجبور است بنیادهای تازه ای برای خود پیدا کند...
مقدمه اولین رمان الدوس هاکسلی،نویسنده ی شاهکار دنیای قشنگ نو
فردا شب،جمعه،ساعت 19:23 شب به وقت تهران،شاهد ماه نو نشان ثور هستیم.نشان ثور،نزدیک ترین رابطه را با کالبد های جسمی و زمخت انسان و تمایلات ذاتی وی دارد.ثور همان نشانی است که میتواند در منفی ترین حالت خود جهنم خواسته های و اشتیاقات انسان را گرم تر کند و هر دقیقه و ثانیه زندگی وی را تبدیل به میدان مبارزه ای برای دریافت اموال و مادیات زمینی بکند.
روز جمعه،در استرولوژی رمزی و سنتی،منتسب به سیاره ی ونوس است و ماه نو،کاملا طبیعت ونوس را با خود حمل میکند،اما با یک لکه ی تاریک،خورشید با ستاره ی نحس راس الغول نیز مغارنه شده است.راس الغول ستاره ای است که سر ان قطع شده و چه بسا بصورت نمادین نشان میدهد هنگامی که انسان ها غرق در ارضای خواسته های تن و جسم خود میشوند،بدون فکر و مغز عمل میکنند و تنها به خود اهمیت میدهند.
ثور به طور غیرمستقیم با دنیای تاریک روان انسان ها گره خورده است،روانی که میتواند طبیعت و محیط اطراف خود را در اتش اشتیاق های خود بسوزاند و کمترین اهمیتی به عواقب کار خود ندهد.عقرب در مقابل ثور ایستاده است،دروازه ی مرگ همواره به سوی کسانی که میخواهند فراتر از دنیای ظاهری و روزمره خود بروند،باز میشود.
با مربع ژوپیتر و پلوتو،یکی از تنشی ترین انرژی های امسال تجربه خواهد شد.پلوتو در صفر درجه ی اکواریوس،در استانه ورود به زمین نو است،اما ابتدا با برگشتی کردن خود،به سمت ژوپیتر قدم برمیدارد تا قبل از اینکه ژوپیتر با سیارات شخصی مقارنه بشود و بار دیگر خواسته های زمینی و خودمحورانه ی بشریت را فعال کند،در برابر خرد و راهنمایی وی سر تسلیم فرود بیاورد.
این ماه نو به طور کامل دوراهی خواسته های من در برابر خیر جمعی است.اینده متفاوت برای هیچ کس اغاز نخواهد شد تا زمانی که ابتدا ارزش های به ارث رسیده از نیاکان زخم خورده را در نشان تارس شفا ندهیم.نیاکانی که ارزش خود را به دارایی های مادی و خودخواه بودن میدیدند،نیاکانی که جنگ،خون و خونریزی را راه حل و در اخر نقاب زدن و پنهان کردن خود واقعی را حقیقت زندگی میدانستند.اما پلوتو در استانه ی دروازه نشان اینده بشریت یعنی اکواریوس،به هیچکس اجازه ی ورود به زمینی با ارتعاش بالا را نمیدهد تا زمانی که ابتدا دست از تمایلات پست خود بردارد.
در کیمیاگری،مفهومی به نام Contra Naturum داریم که به معنی "خلاف جهت طبیعت"است.این مفهوم اشاره به زمانی میکند که کیمیاگر بر خلاف قوانین طبیعت و زمان و مکان،میخواهد به طلا دست پیدا کند و در طی این فرایند به طور کامل نظم و تعادل را برهم میزند.این موضوع زمانی اتفاق میافتد که کیمیاگر بی صبر و اشفته میشود چراکه میخواهد به زور موجب نتیجه ای خاص بشود.این مفهوم به انسان یاداوری میکند که وی هرگز نمیتواند بر خلاف طبیعت کاری را پیش ببرد حتی اگر موفق به تغییر ان بشود.نشان اکواریوس به خاطر انرژی خلاق و مخترعانه،قادر به تغییر قوانین حاکم بر طبیعت است،ذهن برتر انسان میتواند قوانین طبیعت را گاهی با اراده ی خود استلاحه دهد،اما چقدر ظرفیت سواستفاده نکردن دارد؟چقدر میتواند اتش خواسته های فردی خود را کنترل کند؟پلوتو تماما در حال پرسیدن این سوالات بنیادین از بشریت است.اورانوس نیز در نشان ثور قرار دارد،طبیعت و مسیر آن،چشم اندازی غیرقابل توصیف است.
اکواریوس نماد "فردیتی"است که با شرطی شدن های خردجمعی رفتار و حرکت نمیکند.این فردیت،قهرمان داستان بشر میشود،جواهری که مورد طمع همگان قرار میگیرد و نزاعی از روی حسادت را برمیانگیزد.از منظر آسترولوژی روانشناختی،این فردیت در خلاف جهت طبیعت یک دوره ی زمانی حرکت میکند و یک خلا وحشت اور در لایه ی خرد جمعی ایجاد میکند و احتمال درهم شکسته شدن این فردیت مجزا توسط نیروهای جمعی درون روان خود انسان بسیار متحمل است اگر این "فردیت"،نتواند ریشه های خود را در نشان ثور،به ثمر برساند.
مربع نشان های فیکس یا ثابت،منزلگاه طبیعت انسان در مقابل فردیت مجزا و منحصر به فرد اوست.در استرولوژی کارمیکی،محور ثور و تارس،محور طبیعت زندگی و به همراه ان مرگ است،اما انسان معنوی،در نشان لئو و اکواریوس،به فردیت و تولد دومی دست پیدا میکند که قوانین طبیعی را دور میزند.در ازمایشگاه ها به دنبال زندگی ابدی هستیم و در زمین جدید شاید مرگ،از معادله حذف بشود...ما در حال خارج کردن هوشیاری و حافظه انسان از معادله ی مرگ هستیم،میتوانیم تکه های خاطرات را حالا روی بدن های دیگری منتقل کنیم...اما ذات انسان چقدر تحمل این را دارد تا برخلاف جهت طبیعت ذاتی و اولیه خود ادامه بدهد؟ما در حال غلبه کردن بر محدودیت هایی هستیم که طبیعت(نشان ثور)بر ما تحمیل کرده است،با شناخت عمیق تر ذات هوشیاری انسان.
هوش مصنوعی و روبات های به زودی به عرصه ی زندگی روزمره بشریت کشانده خواهند شد و انسان خود حالا باید پاسخ گوی الزامات اخلاقی باشد.مادرحال پیش روی بصورت سرسام اوری به سوی اینده ای هستیم که هرگز در هیچ قرنی مشاهده نشده است.چقدر ارزش های اخلاقی انسان مدرن با این اینده همراستاست؟ایا در اینده شاهد فعال شدن ذاتی از بشر خواهیم بود که هرگز در هیچ جایی نه دیده و نه ثبت شده است؟مرکوری در نشان تارس نیز با پلوتو در زاویه ی مربع قرار دارد،ایا ذهن و افکار بشر با زمین جدید همراستا و هم ارتعاش است؟
یا ما هنوز چیزی جز عروسک های خیمه شب بازی باورها وساختارهای قدیمی گذشتگان نیستیم؟گذشتگانی که بنیان گذار اختلافات و نفرت ها شدند؟ایا ما محکوم به تکرار تاریخ ان ها هستیم؟شاید بهترین راه برای محکوم کردن انسانهای زمین جدید به بردگی، از بین بردن قدرت تفکر،پرسش و جستجوگری آنها باشد.
طی انرژی این ماه نو،سوالات بنیادین ذات بشر بیش از گذشته پررنگ تر میشود.ساختارهای قدیمی که انسان با عمل کردن به آن ها در توهم ارزش مند بودن می افتاد در حال نابودی هستند.پلوتو ارزش های ظاهری را به عرصه ی نابودی خواهد رساند.
اینده ی بشریت،نیازمند افرادی است که قادر به تفکر مجزا از خرد جمعی و طبیعت غالب دوره ی خود،دارد.