چهار صورت انرژی مردانه در چارت تولد زنان

 

 به هر اندازه که زن آرام و مطیع و با عصمت و با عفت است ،به همان اندازۀ قدرت فرمانروایی او شدیدتر و استوارتر است.

میشله

در آسترولوژی کارمیکی،سیارات مردانه در چارت تولد بانوان،نقش به سزائی در تعیین سرنوشت  وی در تمامی جنبه های زندگی وی ایفا میکند.به عبارت دیگر،سیارات مردانه،ماهیتی جذب کننده در چارت تولد دارند که برای کالبد فیزیکی بانوان،به عنوان مولفه ی جذب کردن انرژی جنس مخالف برای تکامل روحانی و ذهنی وی،عمل میکنند.قبل از اینکه به سراغ نقش سیارات در آسترولوژی کارمیکی و چهار صورت تکاملی ان برویم؛ابتدا باید نگاهی به چهار جنبه ها ی مردانه ی ناخوداگاه زنان بیاندازیم،چراکه هر زنی،بر اساس یکی از این جنبه ها،مسیر سرنوشت و زندگی خود را تعیین میکند.

 

 

در روانشناسی یونگی،جنبه ی مردانه ی ناخوداگاه زنان،انیموس نامیده میشود که در زبان لاتین به معنای ذهن است.زنی که تا مدت ها کارکرد مغلوب شخصیتی وی،بخش ذهنی-منطقی بوده به راحتی هر مردی را به عنوان شریک خود میبیند؛بدون استفاده از قوه ی تمایز برای شناختن درست او.انیموس بر کسی فرافکنی میشود که زن نسبت وی احساسات عمیقی پیدا کند.اگر زنی بیش از اندازه با انیموس یا همان مارس در چارت تولد خود همسان سازی انجام دهد،ممکن است خصوصیات زنانگی خود را بشدت سرکوب کرده و بیشتر به مانند مردان بنظر برسد یا بر طبق روانشناسی فرویدی، چه بسا حتی تمایلات همجنس خواهانه را نیز در خود فعال بکند.انیموس در جنبه ی مثبت خود،نقش حیاتی و بسیار مهمی را در فرایند تکامل شخصیتی و روحی وی ایفا میکند.انیموس به مانند مردی راهنما و یا روحی خلاق بر زنان پدیدار میشود که وی را اگاه به تمامی پتانسیل های شخصیتی خود میکند،در حالی که در جنبه ی مخرب،انرژی مردانه،زنان را در بند و اسارت های ذهنی و روانی نگه داشته و هرگز به زن اجازه نمیدهد که از محدوده ی امن خود بیرون امده و شجاعت دنبال کردن رویاها و اهداف خود را داشته باشد.انیموس اگر بصورت صحیح بر زنی اشکار شود،به عنوان پلی بین خوداگاه زن و ناخوداگاه اش عمل میکند و در صورت منفی خود،زن را تبدیل به فردی لجباز،خود رای و سلطه گر میکند.معمولا در تمامی داستان ها،زنی که تحت سلطه ی منفی انیموس قرار دارد به عنوان نامادری دختر در داستان یا زنی بدخواه و حسود به تصویر کشیده میشود،مثل نامادری سیندرلا یا ملکه ی داستان سفید برفی.

کشف بُعد مردانه در روان زنان،در چهار مرحله اتفاق میوفتد:

1-قدرت فیزیکی:عنصر مردانه در زن،ابتدا به صورت نیوری جسمانی و رقابت با دیگران فعال میشود،مثل ورزشکاران(در استرولوژی کارمیکی،زن در این مرحله در حال فعال سازی سیاره مارس در روان خود میباشد تا بدین ترتیب ارام ارام انرژی مردانه را در خود ادغام کند؛اما گاهی ممکن است بیش از اندازه با این بخش همسان سازی انجام داده و وی خصیصه های مردانه را به خود بگیرد.)

2-روابط عاشقانه یا فعال شدن بخش استراتژیک و برنامه ریزی:در این مرحله،زن ممکن است خواهان مردی رمانتیک و عاشق پیشه با خصیصه های لطیف و زنانه شده و یا خود زن،بخش کارکرد منطقی و برنامه ریز ذهن خود را فعال بکند.در این مرحله بیشتر زنان،کهن الگوی آتنا یا آرتمیس را از خود به نمایش میگذارند.(در استرولوژی کارمیکی،زن در این مرحله،یا خصوصیات مارس خود را با چاشنی انرژی زنانه،به مردان بیرونی فرافکنی میکند و یا خود نشانی که مارس در ان قرار دارد را در ذهن خود فعال میکند و بدین ترتیب دست به اختگی مردان اطراف خود میزند*)

3-راهنما یا استاد(معلم):کشف عنصر مردانه در این مرحله،رنگ و بوی صحبت کردن و بیان خود به صورت ازادانه را دارد.زن بصورت کامل از قابلیت های ذهنی و هوشی خود بهره ی کامل را میبرد و تبدیل به معلم یا حتی استاد میشود.زن تمام ذهنیت ها،ایده ها و تفکرات خود را به اشتراک گذاشته و با مردان در هر حوزه ی علمی یا سیاسی و ...،برابری میکنند.این مرحله در گذشته برای بیشتر زنان ممنوع و یا چه بسا حتی دور از دسترس بوده به خاطر محدودیت هایی که جامعه ی پدرسالاری برروی زنان اعمال میکرده است.(در این مرحله،زنان معمولا ارام ارام انرژی خام و محض مردانه ی روان خود که مارس میباشد را با سیاراتی که نماد هوش و خرد هستند،مثل خورشید و مرکوری،ادغام میکنند)

4-مرحله ی خرد یا اندیشه برتر:زن در این حالت،به مانند میانجی ای بین زمین و اسمان ها عمل میکند و اندیشه و انرژی مردانه مقدس را به صورت الهاماتی دریافت میکند و به زندگی مفهوم و معنایی تازه و نو میبخشد.عنصر مردانه در بالاترین و پیشرفته ترین حالت خود،زن را به تمامی تحولات و تغییرات روحانی و روانی دوران خود پیوند میدهد و این تنها دلیلی است که در گذشته،تنها زنان اجازه ی پیشگویی اینده و درک اراده ی الهی را داشته اند.مثال بارز این زنان،زنان معابد مصر باستان و یا کاهنه های معبد دلفی در یونان باستان بوده اند.انرژی مردانه در این مرحله،به زن صلابت و شجاعت دنبال کردن الهامات را میدهد،مثل ژاندارک که در فرانسه بدین ترتیب پیروزی کشور خود را جنگ را رغم زد.(انرژی ژوپیتر در چارت تولد زن،در این مرحله فعال شده و زن را به پیشرفته ترین حد درک تمامی ساز و کارهای دنیای مادی سوق میدهد.(اگر زنی در سنین پایین به این فهم دست پیدا کند در چارت تولد وی،ژوپیتر عهده دار خردمند کردن این زن میباشد،در حالی که اگر زن در سنین میانسالی و پیری به این خرد دست یابد،سیاره ی زحل نقش عنصر مردانه در روان وی را برعهده میگیرد.))

 

 

تونی ولف،روان تحلیلگر یونگی نیز در مقاله ی با عنوان (شکل ساختاری روان زن)،چهار نوع کهن الگویی که در زنان و روانشان اشکار میشوند را معرفی کرده است.(این چهار کهن الگوی،رابطه ی نزدیکی با حد دریافت و درک زن از انرژی مردانه خود در نوشته های بالا دارد)

ولف این چهار صورت را به ترتیب:مادر،معشوقه،قدرت طلب و مدیوم روحی توصیف کرده است.نوع مادر و معشوقه،زنانی هستند فردگرا که معمولا تمام توجه و انرژی خود را متوجه افراد معدودی میکنند و روابطشان با نزدیکشان از درجه ی نخست اهمیت برخورددار هستند،در حالی که نوع قدرت طلب و مدیوم روحی،غیرفردگرا هستند.زن قدرت طلب به صورت سرد و حریصانه به دنبال تثبیت قدرت در دنیای بیرونی و در میان مردم بوده،درحالی که زن مدیوم روحی،با ارتباط برقرار کردن با دنیای روحی خود(که در مرحله ی چهارم کشف عنصر مردانه در روان زن فعال میشود)تمامی مردم و موجودات اطراف خود را سیراب میکند و چه بسا حتی قادر به دریافت الهامات و راهنمایی از عوالم برتر روحانی برای کمک به شفای ناخوداگاه جمعی بشریت میگردد.

کمک سیارات مردانه در رساندن زنان به بالاترین حد وسعت های فکری و مدبرانه بر کسی پوشیده نیست.زنی که با انرژی مردانه در درون خود اشتی کرده و بدون تنفر و با بی طرفی این انرژی را بپذیرد،تبدیل به زنی خواهد شد که میتواند سرنوشت افراد زیادی را تغییر داده و تحولات زیادی را رغم بزند.

در آگاهی خرد ستارگان باشید.

 

سیارات مردانه خود را در چه نشان دارید؟