همان گونه كه هوا بو و رايحه را با خود حمل می كند، موجود زنده نيز در دنيای مادی ، تصورات و ادراكات مختلفش را درباره زندگی،با خود از بدنی به بدن ديگر می برد.بدين ترتيب زندگی پس از زندگی در بدنهای پياپی قرار می گيرد.بدين ترتيب موجود زنده با كسب بدن زمخت ديگر، از نوع بخصوصی گوش ، چشم ، زبان ، بينی و حس لامسه برخوردار می گردد كه اطراف ذهن جمع شده اند.ابلهان نمی توانند درك نمايند كه چگونه موجود زنده بدنش را ترك می كند و يا اينكه تحت افسون کیفیات طبيعت ، از چه نوع بدنی بهره مند می گردد. ليكن كسی كه آموزش ديده و چشمانش مسلّح به دانش شده است می تواند همه اينها را مشاهده كند.
بهاوادگیتا-2-15
در نجوم کارمیک،گره های ماه یا نودشمالی و نودجنوبی،یکی از شاخص های بسیار مهم و حیاتی در تعیین تاثیرات و تمایلات ارضانشده باقی مانده از زندگی گذشته،تکامل روح و نقاط کور آن،شناخته میشوند.کیتو یا نودجنوبی،از اهمیت ویژه ای برخوردار است،زیرا نماینگر شرایطی است که روح قبلا در آن حضور داشته است،شخصیتی که در گذشته شکل داده و دروس مختلفی که بر آن ها تسلط پیدا کرده است.همچنین مرتبط با تمامی زخم ها و دلبستگی هایی است که در هنگام مرگ،روح با آن ها در شرایط دردآوری وداع کرده یا با خود به این زندگی آورده است.
برخلاف جاه طلبی ها و تمایلات مادی نود شمالی(راهو)،کیتو به ابعاد ظریف و معنوی دنیای ماورا اشاره دارد.راهو اینده است و کیتو گذشته،پس انسان از این طریق،در زمان حال مقدس ابدی قرار میگیرد و تبدیل به اشرف مخلوقات میشود،چراکه قابلیت یادآوری گذشته و تغییر آینده را پیدا میکند.
جالب اینجاست که در برخی متون کهن،از کیتو به عنوان نیرویی یاد شده است که دروس جایگیری تمامی سیارات را در یک نشان به خصوص،با خود حمل میکند.به عبارت دیگر،درچارت تولد،در نشانی که کیتو در آن جای میگیرد در واقع هوشیاری انسان،جایگیری تمامی سیارات را در آن نشان زودیاک در گذشته تجربه کرده است،به عنوان مثال،فردی هویت خود را با سیاره خورشید در نشان ماهی توسعه داده،سپس در تناسخ بعدی،با سیارات مختلف دیگر درهمان نشان دوباره تناسخ میکند،اینبار با ماه،ونوس یا زحل در ماهی.
این پروسه تا زمانی ادامه پیدا میکند که تمامی سیارات و بخش های مختلف هوشیاری در آن نشان به مخصوص که در اینجا نشان ماهی بود،تجربه شود تا در آخر فرد،انرژی کیتو را در آنجا بیدار و فعال کند.
کیتو نماد رسیدن به "اشباعیت" در حوزه یک نشان خاص میباشد،چراکه فرد تمامی دروس و تجربیات منحصر به فرد آن نشان را تجربه کرده و حال میخواهد به سمت نشان های دیگر برای تکامل و یادگیری دروس جدید،برود.اما چیزی که مانع جلو رفتن روح در این مسیر میشود،دلبستگی ها و زخم هایی است که در تناسخ های مختلف برای شناخت عمیق نشانی که کیتو در آن حال جای گرفته،از سرگذرانده است.
سمبل کیتو،نماد بدن بدون سر است که منعکس کننده ی حالتی است که در ان فرد ارتباط ایگو محورانه ی خود را با دنیای فیزیکی یا دنیای حواس،قطع میکند.(محل جایگیری ایگو در سر میباشد.)این نمادگرایی،اسرار عمیق تری را نیز اشکار میکند.از منظر نجوم کارمیک،کیتو بقایای دلبستگی هایی است که در گذشته فرد حضور داشته اند،چیزهایی که با آن "همذات پنداری"کرده،یا چیزهایی که به پایان رسیده بودند یا سرخوردگی و ناامیدی های شدیدی که فرد هرگز نتوانسته آن ها را فراموش کند و زخم های عمیقی در کالبد های ذهنی و احساسی او،برجای گذاشته اند.بنابراین میتوان گفت کیتو هم به مثابه ی یک هدیه عمل میکند،هم نفرین.هدیه نماد خرد و تجربیاتی است که روح را تکامل داده اند و نفرین،نماد اندوه های حل نشده و دلبستگی های باقی مانده است.
در جیوتیشی،کیتو با موکشا(رهایی از چرخه تناسخ)،جدایی و ترک امیال دنیوی،عرفان و سامسکارا(تاثیرات برجای مانده از اعمال و تفکرات گذشته که به زندگی های بعدی نیز کشیده میشوند)،ارتباط دارد.انرژی کیتو بسیار ظریف و مرتبط با عوالم دیگر بوده که اغلب توسط بسیاری به اشتباه درک و حتی تفسیر میشود.هنگامی که در چارت تولد،کیتو در وضعیت غالب و بسیار قدرتمندی قرار میگیرد،میتواند به فرد بینش شهودی،معنوی یا متافیزیکی خارق العاده ای اعطا کند(مثل دیدن گذشته و اینده)که هم ردیف با قابلیت عارفان بسیار قدرتمند در تاریخ است،اما اگر دچار اخلال و ضعف شود،باعث ایجاد سردرگمی،پوچی مزمن و حس فقدان عظیمی شود که ممکن است فرد را به سمت خودنابودگری بکشاند.(خودکشی کردن،یکی از آن هاست).
خانه و محل قرار گیری کیتو در چارت تولد،ناحیه ای از زندگی را آشکار میکند که فرد درگذشته ،تجربیات بسیار زیادی را انجا به دست اورده و روح ممکن است احساس وهم آوری از دژاوو و یا واکنش های غریزی نسبت به ان بخش از زندگی خود داشته باشد.با این حال،این بخش از زندگی قرار نیست همواره مرکز توجه فرد قرار بگیرد،درعوض قلمرویی است که باید ترک شود.از روح خواسته میشود که از روش ها و مسیر های گذشته،خود را جدا کرده و به سمت قلمروی نااشنایی که راهو حاکم ان است،حرکت کند.
برای مثال،کیتو در خانه دهم ممکن است فردی را نشان دهد که در زندگیهای قبلی به موفقیتهای دنیوی عظیمی دست یافته است،اما اکنون به این زندگی فراخوانده شده است تا در خارج از جایگاه اجتماعی یا دستاوردهای عمومی خود،به رضایت خاطر دست یابد.کیتو در خانه هفتم ممکن است نشان دهنده یک تاریخچه کارمایی عمیق در روابط باشد،که نیازمند تغییر توجه فرد به سمت توسعه فردی خود (راهو در خانه اول) است.هر جایگیری کیتو،نه تنها منعکس کننده کارماهایی است که به ارث برده شده، بلکه نماد الگوهایی است که باید از آن ها دست کشیده تا رشد رقم بخورد.
علیرغم ارتباط کیتو با دست کشیدن از دلبستگی ها و جداشدن از آنها،کیتو در نهایت در نجوم کارمیک،یکی از مهم ترین و قدرتمندترین معلمین در آموزه های کارمیکی میباشد.کیتو اغلب از طریق ایجاد تجربیاتی مثل سرخوردگی،اندوه و ناامیدی،چیزهایی که دیگر به روح خدمتی نمیکنند را از بین میبرد.
بسیاری از عارفان،تانتریکاها،پیام آوران و شفادهنگان جمعی و کسانی که قادرند تا تروماها و زخم هایی که از زندگی های قبلی برروی روح افراد نقش بسته اند را ردیابی کرده و شفا بدهند(مانند منجمین کارمیک)،اغلب به خاطر جایگیری بسیار قدرتمند کیتو در چارت تولدشان در این زندگی به این قابلیت های ماورایی و فرابشری،دست پیدا میکنند.کیتو ممکن است افراد تحت حکومت خود را به سمت انزوا،مطالعه متون مقدس و شب های تاریکی روحی سوق بدهد،اما این اعمال را تنها برای فعال سازی نیروهای خارق العاده معنوی ای که به صورت پتانسیل و نهفته در این افراد سکون دارد،انجام میدهد.هدف کیتو رهایی ارواح بلندمرتبه و والا از دام توهمات دنیای مادی و سوق دادن ان ها به سوی ذات مقدس و نامتناهی خودشان است.با این بینش در نجوم کارمیک،میتوان گفت کیتو سیاره ی رنج نیست،بلکه سیاره ی تطهیر و رسیدن به بلوغ معنوی میباشد.
ترکیب دروس کیتو با هوشیاری زمینی،نیازمند فروتنی بسیار میباشد.کار با انرژی کیتو نماد انکار گذشته نیست،بلکه به معنای احترام به گذشته و تجربیاتی است که در مسیر معنوی هر فردی تاثیر گذار هستند و در اخر،رها و گذر کردن از ان هاست.تنها با رهاکردن دلبستگی های فردی به تمامی داستان های گذشته،میتوان کاملا به مسیر تکاملی ای که راهو خواستار ان است،قدم گذاشت.
در آخر،کیتو در نجوم کارمیک،تنها سایه ای گذشته نیست،بلکه دروازه ای به سوی ازادی از تمامی محدودیت های زمان و مکان است.کیتو افراد منتخب را به چالش میکشد تا فراتر از توهمات نفس را ببینند و حقیقت جاودانه زندگی و روح را به خاطر آورند.با تسلیم شدن در برابر دروس آن،ارواح از اسارت به سمت آزادی و از تکرار به سمت مکاشفات خارق العاده کشیده میشوند.در حالی که راهو انسان هارا به سمت جلو و اینده فرا میخواند،کیتو اما،نماد فراخوان انسان ها به گذشته است،گذشته ای که تمام خرد حقیقی اعصار و دوره ها،از ان برمیخیزد.
"کیتو در چه نشانی و در کدام خانه از چارت تولدتان دارید؟"