"مهم ترین سخن تربیتی ای که شنیده ام،این است:در عشق حقیقی،روح جسم را در آغوش میکشد."
فراسوی نیک و بد-نیچه
در آسترولوژی کارمیکی،نودشمالی(راهو)ونودجنوبی(کیتو)،وظیفه ی رهاسازی سایه های نشان هایی که در آن جای گرفته اند را برعهده دارند.نودها،به مانند سایه هایی هستند که به دنبال ماه و خورشید قدم برمیدارند و در زمان های خاصی،نیروی ناخوداگاه زیادی را در روان انسان ها آزاد میکنند تا بدین ترتیب،آن ها را در مسیر روشنگری و زندگی آگاهانه با روح ابدیشان،قرار بدهند. ماه گرفتگی،زمانی است که ماه و خورشید روبه روی یکدیگر قرار میگیرند و در نشانی جایی میگیرند که نودشمالی و جنوبی نیز در انجا مستقر هستند.
نشان عقرب و ثور،دو نشان اصل لذت هستند،ثور نماد اصل لذت حواس آدمی و عقرب اصل دیدن واقعیات لذت است.نشان عقرب به دلیل وجود تمدن،با محرومیت و خویشتن داری،افساری برروی علائق خود که نشان ثور آن ها را فعال میکند،میگذارد.
متاسفانه این محدودیت ها،در بلند مدت وارد ناخوادگاه ادمی شده و بدین ترتیب فرد بصورت ناهوشیارانه دست به ارضای این لذت ها میزند و این تضاد بین خواسته های درونی ادمی،سرچشمه ی ناخوشنودی ها و تمام اتفاقات سهمناکی است که در نشان عقرب خود را به زودی نشان خواهد داد.
ونوس،حاکم نشان ثور،در هنگام ماه گرفتگی در نشان دوقلو استقرار دارد و با نپتون در نشان ماهی،زاویه ی مربع تشکیل داده است.این زاویه به راحتی تمام توهماتی که ونوس برای لذت بردن از زندگی بر هرقیمتی،خود را با ان ها فریب میدهد را به هوشیاری میکشاند.نپتون باعث کمرنگ شدن مرزهای شفاف و مشخصی میشود که ونوس برای داشتن عزت نفس در زندگی،باید از آن ها محافظت کند،در غیر این صورت زخم عظیمی برروی هویت فرد،خواهد زده شد.نشان دوقلو با دو نیمکره ی مغزی مرتبط است و این زاویه مربع میان نپتون و ونوس ممکن است باعث برهم خوردن تعادل میان شهود و ذهن منطقی بشود.به خاطر برگشتی بودن مرکوری،این دوران باید تصمیمات مهم و سرنوشت سازی را برای زندگی ای غنی تر،گرفت.نود جنوبی در عقرب،به هرکسی نشان میدهد که در کدام بخش از زندگی خود،عشق را دریافت نکرده است و کجا این عشق تبدیل به خشم مهلکی شده است که باعث خودنابودگری میشود. هرگاه که نیاز به عشق در انسان ارضا نشود،تبدیل به خشم میشود و خشم موجب تولید نفرت و در اخر تبدیل به خشونت نسبت به دیگران میشود.نشان ثور و عقرب،به زیبایی این فرایند را نشان میدهد،که هرباری که عشق به کسی داده نمیشود،این فرد در نشان عقرب تبدیل به هیولاهای ناخوداگاه خود میشود،جایی که دست به تخریب و نابودی دیگران میزند.ونوس حاکم بر تمایل اولیه بشر برای دریافت عشق است.اما دنیای بیرونی،به بهانه بزرگ شدن،ابراز نیاز و درخواست نوازش و عشق را ممنوع میکند.از نیازهای حیاتی دوران کودکی،هیچ امری به اندازه ی احتیاج مبرم،به محافظت،نوازش و دریافت عشق و محبت قوی تر نیست.به طوری که در روان شناسی،عشق اولیه مادر به کودک را بهشت اولیه نوزاد نامیده اند.در استرولوژی کارمیکی،نشان ثور،نشانی است که کودک با مورد نوازش قرار گرفتن و فعال شدن حواس پنج گانه به وجود خود پی میبرد.اما اگر این نیاز در نشان ثور ارضا نشود،فرد در بزرگسالی وارد سایه ی نشان عقرب میشود و برای دریافت عشق و تعریف عشق وارد دور باطلی میشود.دور وارد روابط اشتباه شدن و چه بسا اسیب دیدن و اسیب زدن.این تمایل اولیه برای عشق، که حتی گاهی باعث این میشود که مردم در مورد خوشبختی،شاخصه های کاذبی را برای ارزش گذاری بکارببرند.این شاخه های کاذب خوشبختی،ثروت و داشتن روابط عاشقانه ی سطحی و قدرت و اقتدار هاست،این در حالی است که آنچه را که عامل واقعی خوشبختی روح بشر است،نادیده گرفته و یا به ان کم بها میدهند.تضاد نشان ثور و عقرب،میدان جنگ خوشبختی است.عشق در بعد سطحی خود تبدیل به شاخه های کاذب میشود اما در بعد اصلی خود،دلیلی برای رستگاری روح انسان میشود.مربع ونوس و نپتون،در حال نشان دادن همین موضوع به ماست،که شاخصه های کاذب و هوس برای روح الهی ما ارضا کننده نخواهد بود.نیاز انسان به عشق،خشونت و طرد شدن را به وی نشان میدهد.زمانی خواهد رسید که عشق،بعد روحانی خود را از ذهن میبرود و تبدیل به هوسی صرف میشود.در نهایت انسان،عاشق هوس خود میشود،نه آنچه که هوس کرده است.شاید اولین کسی که درد طرد شدن عشق را تجربه کرد،لوسیفر فرشته ی مورد علاقه خالق بود.کارمای نشان ثور و عقرب دقیقا همینجا به ما نشان داده خواهد شد.
فروید در کتاب "تمدن و ملالت های آن"،براین نکته تاکید میکند که در جامعه،اکثریت افراد در پی امیال و هوس های مادی،هدف های آنی و سبک سری اند و آنکه به دنبال ارزش های واقعی میرود در اقلیت است.این معدود افراد،در حالی که عظمت و عزت آن ها بر پایه ی ایده آل مردم قرار ندارد،مورد تحسین مردن معاصر خویش قرار میگیرند.با وجود ژوپیتر در نشان قوچ،هر فردی خواستار این است که به دنبال حقیقت روح خود برود چراکه این سیاره نماد جستجوی حقیقت روح است.اما با تشکیل مربع با پلوتو در نشان دلو،فرد در تضاد به جامعه ای قرار میگیرد که ایده ال هایش با ایده ال های شخصی اش،در تضاد قرار میگیرد.مربع میان ژوپیتر و پلوتو،نماد این موضوع است که انسان،ذاتا موجودی است اجتماعی و برای ارضای خواسته های فردی که ژوپیتر در قوچ آن را پررنگ میکند،به جمع نیازمند است.اینجا تضادی در انسان شکل میگیرد که ناچار است برای اینکه در جمع بماند،لذت و رضایت شخصی خود را محدود کند،هرچند که ژوپیتر در هرجایی که قرار بگیرد،خواسته های آن نشان را پررنگ تر و مهم تر جلوه میدهد و الان جنگ میان خواسته های فردی با اجتماعی است که شاید به دنبال کنترل کردن فردیت ها با پلوتو باشد.پلوتو در درجه ی بحرانی 0 قرار دارد،درجه ای که میتواند باعث انفجار خصوصیت نشانی شود که پلوتو در انجا جای دارد.نیچه به زیبایی بیان میکند،دیوانگی به ندرت در فردی تنها پدید میاید،ولی در گروه،احزاب،جمعیت ها و دوره ها،امری معمول است.پلوتو در دلو،میتواند به زودی این انرژی را در بشر فعال کند.با بودن پلوتو در انرژی سایه برگشتی،روان ناخوداگاهی انسان ها،دستخوش تحولات زیادی میشود.
ماه کامل،زمان پاکسازی روان و دیدن سایه های روان است.زمانی که ماه با کمک نور خورشید به روشنایی کامل دست پیدا میکند و بدین ترتیب با شجاعتی که خورشید دراختیار وی قرار میدهد،کنترل زندگی را در دست میگیرد.
در این دوران خیلی از داستان ها،روابط و دوستی ها به پایان میرسند.این درس ها،از آبان سال پیش برایمان فعال شده بود،تا بدین ترتیب واقعیت زندگی خود را ببینیم،نه توهمی که در ذهنمان از دنیا ساخته ایم.این ماه کامل روی اندام های تناسلی، راست روده، مقعد، مجرای ادرار، غدد تناسلی، تخمدان ها، پروستات، استخوان شرمگاهی، ژن ها تاثیر میگذارد.ممکن است مشکلات سلامتی در این نواحی پدیدار شوند.
پاکسازی با اتش و اب بسیار توصیه میشود.کار با سنگ هایی که ونوس حاکم آن هاست،بسیار مناسب است.نام دیگر این ماه کامل،ماه کامل خونی(Blood Moon)است.خون در تمام فرهنگ ها،تغذیه کننده است
درهرخانه ای که نشان عقرب و ثور در چارت تولدتان دارید،دران خانه ها در حال پاس کردن درس های کارمیکی ای هستیدکه تا 18 سال دیگر تکرار نمیشوند اگر این درس ها را خوب فرا گرفته باشید.
نشان عقرب و ثور در کدام خانه ها دارید؟آیا سیاره یا محوری در این نشان ها دارید؟
